انتظارگرم انتظارپرجوش وخروش کسی است که می آیدوزمانش رانمی دانی.وانتظارسرد انتظار کسی است که نخواهدآمد.انتظارگرم جان را جلا می دهد قلب رابه تپش وامی دارد.خون دررگ می دواند.آدم تب می کند گرمش میشود.بی تاب می شود.جایی برای ماندن نمی ماند.می دانی که می آید می دانی که ساعتی دیگر می آید یک شب تب می کنی وفردا به عرق می نشینی وفردا پس فردا مدتی دیگر اورا نمی بینی! انتظار سرد انتظار کسی است که عمری را ار از دست دادن گذرانده هست وبه نیامدن بهور کرده است.کسی نمی آید.می دانم و می داند.اما مگر انسان می تواند منتظر نباشد.برای زنده بودن است که انتظار می کشد.دراین انتظار دلسردی ودلمردگی وافسردگی جان می گیرد ودر پایان نیز انتظارجان را می گیرد!فعلا شب بخیر!